«اگر ما پای این استعدادها ایستادگی نکنیم، چه کسی از آنها حمایت میکند. بسیاری از افرادی که در برنامه ما اجرا داشتند، به من گفتند به مهاجرت فکر میکردند و امروز بعد از اینکه در «عصر جدید» دیده شدند، امید را در چشمان آنها دیدیم.» این صحبتهای احسان علیخانی در نشست رسانهای برنامه عصر جدید در مردادماه سال گذشته است. برنامهای که این تهیهکننده از آن بهعنوان سختترین کار عمرش یاد میکند.
عصر جدید، برنامه استعدادیابی است که برای نخستینبار بار در ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ روی آنتن شبکه سه رفت؛ برنامهای که از تبلیغات و حمایتهای تلویزیون نیز بهرهمند بود و با توجه بهجای خالی برنامههای سرگرمکننده، به یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون تبدیل شده است.
فصل نخست این برنامه در روزهای پایانی مرداد ۹۸ پایان یافت. عصر جدید در ابتدا با انتقادهای بسیاری همراه شد. کپیکاری از نمونه برنامههای خارجی، داوریها و شیوه قضاوت آنها و حمایت جدی مسئولان شبکه و صداوسیما از جمله مواردی بود که در رسانهها مطرح و نقد شد. اما این برنامه به کار خود ادامه داد و فصل دوم آن در اسفندماه گذشته آغاز شد. داورها همانها بودند و سبک و سیاق نیز به همان شکل قبلی. اما با توجه به شیوع ویروس کرونا قسمتهای بعدی عصر جدید بدون تماشاگر ضبط شد.
مساله قابل توجه که در قسمتهای اخیر این برنامه بیشتر خودنمایی کرده، حضور بیشتر خوانندگان، شعبدهبازها و کسانی است که کارهایی شبیه معرکهگیرها انجام میدهند و مثلاً با ریششان وزنه بلند میکنند و با شمشیر کارهای خطرناکی انجام میدهند. این پرسش مطرح میشود که مثلاً قرار گرفتن شعبدهبازی در کنار دیگر رشتههای هنری یا ورزشی تا چه اندازه میتواند در رقابت استعدادیابی جای گیرد؟
به همین بهانه با رضا ساکی روزنامهنگار و فعال رسانهای درباره این موضوع گفتوگو کردیم.
خروجی برنامه باید مشخص باشد
ساکی درباره برنامه استعدادیابی عصر جدید و اجرای شعبدهبازیها در این برنامه توسط شرکتکنندگان، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: برخی مواقع برنامهای را که در یک کشور خارجی یا در مکان دیگری پخش میشود، کپی میکنیم و مانند آن را میسازیم که ممکن است کپی ناقصی باشد و نتوانیم صفر تا صد آن برنامه مورد نظر را در برنامه ارائه دهیم. برنامههای استعدادیابی که در تلویزیون آمریکا و دیگر کشورهای خارجی پخش میشود به این شکل است که اسپانسر و تهیهکنندهها مشخص هستند. به عبارت دیگر، خروجی آن استعدادی که واقعاً میتوان به آن استعداد گفت، تبدیل به یک کاست موسیقی یا ستارهای در عالم موسیقی پاپ میشود. یعنی سازوکاری اتخاذ کردهاند برای اینکه شخصی به عرصه خوانندگی وارد شود که فرصتی برای دیده شدن نداشته است، به تلویزیون بیاید و در مقابل مخاطبان وسیعی، خود و هنرش را نشان دهد.
در هر دو سری برنامه عصر جدید شاهد حضور افرادی هستیم که به اصطلاح شعبدهبازند و از طریق این برنامه معروف میشوند، یا کسانی که با مو و ریششان اجسام سنگین را بلند میکنند و کارهایی شبیه آنچه قبلا به عنوان معرکهگیری میدیدیم، انجام میدهند، در حالی که اینگونه کارها ارتباط مشخصی به استعدایابی که هدف اصلی این برنامه است ندارد. ساکی درباره حضور شعبدهبازان و افرادی که کارهایی شبیه معرکهگیران انجام میدهند در برنامه عصر جدید گفت: البته شعبدهبازی و کارهای هیجانانگیز در فرهنگ غرب، برای عرضه، صاحب جا و مکان است و مردم میتوانند بهراحتی بلیت تهیه کنند و ببینند. شعبدهبازی در کشورهای غربی نسبت به فضای کشور ما خیلی پررنگ است.
شعاری که در برنامههای استعدادیابی داده میشود
ساکی با ابراز عقیده مبنی بر اینکه برنامه استعدادیابی عصر جدید در حد همین فضای شعاری است، افزود: نکتهای که درباره برنامههای اینچنینی مطرح میشود این است که اصلاً تعریف استعداد چیست؟ یعنی اگر شخصی بیاید و یک ضرب و تقسیم ذهنی انجام دهد این استعداد محسوب میشود یا چیزی که هر شخصی میتواند آن را یاد بگیرد، در تعریف استعداد میآید؟ تا چه اندازه جنبه سرگرمی این برنامهها مهم است؟ بعضی اعتقاد دارند کلاً این برنامهها تنها سرگرمی هستند. در نمونه برنامههای خارجی، آنها به این اندازه شعار نمیدهند اما در برنامههای ما شعار داده میشود که ما فلان استعداد را کشف میکنیم و ... .
استندآپ تو را دوست نداشتم یعنی چه؟
ساکی در پاسخ به این پرسش که داوران در کیفیت چنین برنامههایی تا چه اندازه تأثیرگذارند، بیان کرد: یک نکتهای در داوری وجود دارد که البته در استندآپ کمدی خندوانه نیز وجود داشت. این که اگر داور به یک اجرا بخواهد ایراد بگیرد یا آن را تأیید کند باید بهصورت فنی آن اشکالات را مطرح کند. استندآپ تو را دوست نداشتم یعنی چه؟ مثل این است که بگویم من این گزارش را دوست دارم یا نه؟ باید بهصورت فنی استدلال آورده شود که مثلاً چه نُتی درست خوانده نشده، نه اینکه گفته شود صدایت را دوست داشتم یا نداشتم. در برنامههای خارجی گاهی اوقات نقد میکنند که البته واقعاً نقد جدی هم میشود. مثلاً میگویند تو با این صدا باید اپرا میخواندی چرا پاپ خواندی. آنجا واقعاً آموزش هم وجود دارد. به نظرم آنچه ما میبینیم گویی بازتاب کمرنگی روی دیوار است از چیزی که اتفاقاً خیلی از مخاطبان ایرانی در پلتفرمها، اصلش را دیدهاند.
گزارش از هنگامه ملکی
نظر شما